::.مصباح الهدی::.

:.وبلاگ مذهبی.: ،مطالب مذهبی ،عکس مذهبی ، مباحث دینی ،دانلود قرآن ،دانلود مداحی

::.مصباح الهدی::.

:.وبلاگ مذهبی.: ،مطالب مذهبی ،عکس مذهبی ، مباحث دینی ،دانلود قرآن ،دانلود مداحی

اگر منتظر واقعی بودم

اگر منتظر واقعی بودم

( برگرفته از آثار ارسالی به جشنواره طوبی )


... ناامیدی را از خود دور و امر به معروف و نهی از منکر را از خود شروع می کردم.
مریم هاشمی

... هیچ گاه گناه نمی کردم.
محمدعلی شیخ اسدی

... در شب و روز و لحظه لحظه زندگیم از خدا می خواستم به عزت محمد و آل محمد(ص) ظهور مولایم را نزدیک تر گرداند و موانع ظهورش را برطرف فرماید.
سراب - طیبه پیری

... تا مطلع الفجر می ماندم، همان سپیده ای که به ما وعده داده اند و از آن وعده دهندگان جز صداقت انتظار نیست.
سرخس - سحر جاوید

... اول به خودسازی می پرداختم و خانه دل را از همه تعلقات پاک می کردم؛ آنگاه منتظر فرج می شدم.
تهران - فائزه یوسف زاده

... ایستگاههای انتظار را با عشق و ایمان و دعا زیباتر می کردم.
تکتم با دوست

... خویشتن خویش را به گناه نمی آلودم.
... جان خود را در راه تو، برکف دست می نهادم.
... زمینه را برای ظهور تو آماده می کردم.
... جز به سلاح صلاح مجهز نمی شدم.
... هر شب تا پگاه و هر بامداد تا شامگاه، لب و دل و جانم را با رایحه یاد و نام تو عطرآگین می کردم.
... هیچ واقعه ای نمی توانست مرا از تو جدا کند.
... تنها سر بر آستان محبت تو می ساییدم و هیچ وقعی به دیگران نمی نهادم.
... فرامین جانشین گران قدرت، ولی فقیه را به جان می خریدم و تا کوی جانان به سر می دویدم.
جواد نعیمی

... هر روز شعله عشق حضرتش را در دلم شعله ورتر می کردم و برای تعجیل در فرجش بسیار دعا می نمودم که پیامبر(ص) فرموده اند »با فضیلت ترین اعمال امتم انتظار فرج از خداوند است«.
شهر کرد - حمیرا رضاپوریان

... به دستورات دینی عمل می کردم و تکلیف خود را انجام می دادم، نه تنها درون خود را اصلاح می کردم بلکه به راهنمایی و ارشاد دیگران هم می پرداختم.
اراک - اسماعیل ابوالحسنی

... از تو دور نبودم.
تهران - محمدابراهیم جلاء

... آن موقع خوشبختی را معنا می کردم.
تبریز - پنبه چی

... هیچ وقت حتی در خواب هم تو را فراموش نمی کردم. در کوچه پس کوچه های شهرها و روستاها به راه می افتادم و از تو و از تو می گفتم.
فارسان - فرشته ریاحی

... صدای گریه هایت را می شنیدم و اشکهای زلالت را می دیدم. آنوقت دلم تاب نمی آورد من هم در میان کسانی باشم که آسمان دلت را ابری می کنند و چشمانت را بارانی.
کرج - راضیه اخلاقی

... وجودم مالامال از عشق، محبت و صمیمیت می شد و دل و جانم را با عطر حضورت شست وشو می دادم.
تهران - رضا قربانی

... سوار بر اسب انتظار بر دشت زمان می تاختم و صحراهای خشک مبارزه با نفس را درمی نوردیدم و از کوههای تحمل مصائب بالا می رفتم. دریاهای پر تلاطم مشکلات را پشت سر می گذاشتم و جنگلهای سرسبز و زیبای جاذبه های دنیا را هیچ می انگاشتم.
شاهرود - مریم السادات اقدامی

... شرمنده رویت نبودم. مگر می توانم بگویم که غیبت نکرده ام، تهمت نزده ام، از یاد خدا غافل نشده ام و... اما باور من! همواره دوستت داشته ام، اگر منتظر و مومن واقعی نبوده ام اما همواره تو را به شفاعت گرفته ام و شفاعتم کرده ای. کمکم کن تا منتظر واقعی باشم!
کرمانشاه - مهناز فتاحی

... روح من اشتیاق یک رود بود و دستان خاکیم سرشار هوس رویش، دیدگانم لبریز ابرهای بارانی پروراننده و حرفهایم دانه های در اشتیاق رویش، که به دنبال دشتی حاصلخیز سرک می کشیدند.
کرمانشاه - روناک محمدی

... تجلی گامهای مهربانت را می دیدم که به یاسهای همیشه آرام باغ وعده می دهد شاید جمعه ای دیگر...
کرمانشاه - روناک محمدی

... چشمهایم را فرمان می دادم که تنها به دیدار روی زیبای تو به انتظار بنشیند. اللهم ارنی الطلعة الرشیده والغرة الحمید.
...گوشهایم را فرمان می دادم که تنها شنیدن ترنم ندای »انا بقیةاللَّه خیرلکم ان کنتم مؤمنین« را به انتظار بنشینید.
...قلب و زبان و دل را فرمان می دادم تا در حفظ و یاری سرود حضور مولایم هیچ گونه دریغ نورزند.
کاشان - زهره مجیدی مرقی

... تنها به انتظارت نمی نشستم بلکه خود به جست وجویت می آمدم.
قم - لیلا گائینی

... جمعه هایم آغاز نمی شدند مگر آن که صدای دلنواز قرآنت را می شنیدم و به نیمروز نمی رسیدم؛ مگر آن که نگاههایت را حس می کردم، و غروب جمعه ها را نمی دیدم؛ مگر آن که تو بر قلبم ظهور می کردی.
قم - لیلا گائینی

... خونی جوشان در رگ زندگی و قلبی در سینه تاریخ داشتم. در درون تاریکیها و سردیها به دمیدن سپیده دمان چشم داشتم و به امید طلوع خورشید می زیستم.
حسینی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد